امروز دو تا راننده شروع کردن به جر و بحث، و وقتِ فحش‌دادن که رسید، یکیشون به جای هر چیز داغونی که می‌تونست بگه، داد زد «ان» و گاز داد رفت. امید به زندگیم در لحظه ده سال افزایش پیدا کرد.

نظرات 1 + ارسال نظر
افسانه جمعه 3 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 01:32 ب.ظ http://gtale.blogsky.com


بیا قدم بزنیم . . .
من با ” تـــــــــو ”
تو با هر که دلت خواست !
فقط بیــــــــــا قدم بزنیم . . .
اصلا بیا و بگذار سایه ات باشـــــــــــم . . .
سایه که آزار ندارد !
دارد ؟

چرا یه موقع هایی دارد

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد