تَرَک سقف اتاقم

 

من سقف را خیلی دوست دارم،مخصوصا سقف اتاقم،آخِر تمام دنیای من اینجاست،جایی که من در آن گم میشوم،غرق می شوم و رویش استراتژی می نویسم و با آن تمام دنیا را فتح می کنم و میشوم پادشاه بی چون و چرای سقف های دنیا و بسی خوشحال ترین مرد دنیا ،البته ااگر راستش را بخواهی فقط وقتی به تو فکر می کنم این چرخه اتفاق می افتد.بگذار کمی شخصی تر اش کنم من به حکمی نا معلوم چند سال پیش کُت شدم و آمدم به اراک شهری که هیچ وقت از آن خوشم نمی آمد ولی حالا بخاطر تو معتاد دودش شده ام،خیلی وقت پیش که دقیقا نمی دانم کی بود تنها در جایم دراز کشیده بودم و به سقف خیره شده بودم،آه لعنتی هیچ کجا سقف اتاق خودم نمی شود خیره شده بودم به این سقف لامصب که خوابم برد.با صدای باران بلند شدم فکر کنم صدای مهیبی بود که من را بلند کرده بود،یک اتفاق باعث شد چشمانم خیره به سقف ثابت بماند،من را درخودش فرو برد.آری کار از کار گذشته بود.
من دنیایم را در آن ترک پیدا کردم دریچه ای بود که سهراب گفته بود،من در آن ترک جهانی دیدم به وسعت همه عالم،شب ها باهم می نشستیم و من سیگار دود می کردم و او برایم می خواند،یکبار نقش چشم های تو را برایم کشید،من پتو را روی سرم می انداختم و گریه می کردم،همون جا بود که فکر کردم دنیای من همه چشم های اوست،بانو امشب همان جای همیشگی رو به آسمان نشسته بودم،مدت ها خیره بودم به دورها به بی کران به اوج ها.بدنبال پسرک درون آیینه می گشتم،به آیینه نگاه کردم،نیامد، شروع کردم،نوشتم،اما باز نیامد.بانو کمی کمک کن بیابمش در پس این از خود بیگانگی ها.یادم میامد گفته بودم که "در من بیشه ایست،که تشنه برهنگی تبر است" من تشنه ام بانو،میدانی که دنیای من در میان دو چشم تو خفته است.میدانی دیگر نوشته هایم مثل گذشته نیست،هنوز هم هر شب آوره ام به تمام این کوچه ها و خیابان های این شهر که تو پای در آن گذاشتی ،میدانی بانو ؟
همیشه از حرف زدن و روبرو شدن با تو خجالت کشیده ام ،احساساتی دارم به نازکی ترک سقف،اصلا ولش کن...

پ.ن
گفتم سقف جدیدا از ترک سقف هم خجالت می کشم او همه چیز را بین من و خیال تو میداند دیوانه گی هایم را،احساسم را اینکه تو را انقدر دوست دارم ،اصلا دوست دارم این پست را آنقدر بلند کنم که کسی حوصله خواندش را نداشته باشد،شاید تو هم حوصله خواندش را نداشته باشی ولی همین که چند کلمه اول را بخوانی به دیوانگی من ایمان بیاوری و باقی را نخوانی کفایتم می کند

نظرات 4 + ارسال نظر
maryam سه‌شنبه 12 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 01:18 ب.ظ http://baazdaam.blogfa.com

چه اهنگ زیبایی...

maryam سه‌شنبه 12 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 01:19 ب.ظ http://baazdaam.blogfa.com

سلام.ممنون بابت وقتی ک گذاشتید..
عکسهای من تقدیم به دوستان وبلاگم هستن..
امیدوارم که این دیوانگی تان به جنون نکشد چون هر عشق زمینی روزی تمام میشود!!!

می دونم مریم ولی دل که این چیزارو نمی فهمه

ⓖⓞⓛⒾツ چهارشنبه 13 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 02:30 ق.ظ http://flowerever.blogsky.com/

بسوزه پدر عاشقی

سوخته دیگه

[ بدون نام ] شنبه 16 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 05:52 ب.ظ http://wildtigress.blogsky.com

ترک سقف را هیجگاه با گچ مپوشان تا دلت ترک ها را بیند و بگوید من تنها نیستم ولی نور از امید در سقف بگذار تا بتابد تا زندگی جاریست امید هم جاریست

هیچ وقت نمی پوشونمش

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد